
مشخصات رمان:
داستان نالوطی، روایتگر زندگی یک خانواده ترک زبان است که در شب عروسی دخترشان، با اتفاقی غیرمنتظره روبرو میشوند. داماد به طرز مرموزی ناپدید میشود و عروس را با کولهباری از حرف و حدیث و رسوایی تنها میگذارد. این اتفاق، سرآغاز ماجراهایی پیچیده و سرنوشتساز برای این خانواده و به ویژه برای عروس جوان است.

اسم رمان: لمس و حرارت | لمس_و_حرارت
اسم نویسنده: زهرا همتی (#زهرا_همتی)
ژانر رمان: #عاشقانه #بزرگسال #جدید
فرمت رمان: pdf
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان «لمس و حرارت» نوشتهی زهرا همتی، قصه کوروش راد را به تصویر میکشد، یک مرد سی ساله که تا به این سن دلم برای هیچ دختری نلرزیده است جز آتنا. این دوست قدیمی، دختر خاله سر به هوا و سرکشم است که با هم از بچگی در خانهای زندگی میکنند. آتنا تا سه سال پیش، کوروش را پابند خود کرده تا با وجود مخالفتهای سرسخت پدر او نسبت به آتنا، احساس تعهد و علاقه داشته باشد.
اما حالا همه چیز در زندگی کوروش و آتنا دگرگون شده است. کوروش رییس شرکت بزرگ صادرات است و هر شب به محض رفتن کارمند، خود را به آپارتمان آتنا مینالد تا با بوییدن عطر تنش، خستگی روز را از بین ببرد. اما آیا این رابطه دائمی است یا اینکه کوروش یک روز متوجه نقطه ضعف خود مقابل به آتنا میشود؟

رمان تاریخ انقضا داستان احمد تحت فشار اصرار های مادرش مبنی بر داشتن وارث پسر ، و بی اهمیتی های همسر اولش راضی به ازدواج با منشی زیبا و مطلقه اش میشه.
اما همه چیز اون طور که باید پیش نمیره....

رمان هکر قلب کامل، سهیل بخاطر رقابتش با هلیا سر تحقیق و مقاله دانشگاهی، کامپیوترش را هک می کند. همین مسئله، پای هلیا را به موضوعات سایبری باز میکند و باعث آشنایی او با هکر بزرگ، شهاب پارسیان میشود. هلیا قول همکاری به شهاب، از طریق نزدیک شدن به سهیل را می دهد ولی ...

رمان نفست میشم ولی اجباری، داستان در مورد دختریه که به خاطر بی اعتمادی مجبور به ازدواج اجباری میشه؛ فرقش با داستانای دیگ اینه که با یه غریبه ازدواج نمیکنه که بخواد عاشقش شه… بلکه با عشقش ازدواج میکنه که فک میکنه بهش خیانت شده و به دختره بی اعتماده ...

💚خلاصه رمان من صاحبشم :
رمان من صاحبشم، اینو قشنگ تو مغزت فرو کن تو جز من حق نداری به بودن با کسی فکر کنی این به خودتم ثابت میشه اگه چیزیو بخوام باید مال من باشه وگرنه زندگیشو جهنم میکنم تو چشمام خیره شد و با همون صدای جدی و خشکش ادامه داد: تا اخر عمرت نمیزارم دست هیچ مردی جز من بهت بخوره اون بچه قرتیه سوسولم میتونم با یه جمله پای چوبه ی دار بفرستم!

رمان دریچه، داستان درباره زندگی محياست
دختری كه در گذشته همراه با ماهور پسرداييش مرتكب خطايی جبران ناپذير ميشن كه در اين بين ماهور مجازات ميشه با از دست دادن عشقش. حالا بعد از سال ها اين دو ميخوان جدای از نگاه سنگينی كه هميشه گريبان گيرشون بوده زندگيشون رو بسازن...

رمان اگه گفتی من کیم داستان بهار راد ۲۱ساله لیسانه معماری بر حسب عمل انجام شده مجبور به ازدواج زوری(البته زوریه زوری هم نه) با نوه ی دوست پدر بزرگش می شه اما چون پسره پول داره تصمیم کبری می گیره که اول خوب پسره(پرهام) بچاپه و بعد…

رمان میخونه چشمات رایگات داستان آوا دختری که عاشق پسردایی نامزد سابقش، ماهان می شه… حسی که مدام بابتش خودش رو سرزنش می کنه اما شرایطی پیش میاد که متوجه می شه ماهان هم بهش بی حس نیست و این شروعی می شه برای رابطه ای ممنوعه و پر اضطراب…

رمان دکتر هات من رایگان، یه قدمی امیر که رسیدم واسه پایان دادن به نگاه پسره رو نوک پام بلند شدم و لبامو رو لب امیر قرار دادم.
بوسه طولانی زدم که متوجه منظورم شد. برگشت سمت پسره و لبخند مرموزی زد.
چنگی به موهام زد و پرعطش لبامو به دندون گرفت. خندیدم، ریز گردنشو بوسیدم و لب زدم: